پيام
+
مسلمان شدن يك جوان مسيحي بدست حضرت ابوالفضل ، بجهت جرعه اي آب ...آب و عطش و سقا .... آب اين رهگذر خسته جاري در خاك * آسمانيست كه افتاده زماني بر خاك..* http://www.neinavayearisman.ir/images/Keramat.htm

فاخته..
89/4/27
مي نوش.
به جبران نوشاندن جرعه اي آب به يك زائر تشنه كربلا..................ميكشنش تا مرز شيعه شدن!
مي نوش.
آب.............آب.............و باز هم راز آّب...
مي نوش.
فايل مداحيشو اگه دارين دانلود كنيد حاجي دنبالش بودم..ممنون
حسين.م
به به به ...جانم.هواييمون كردي حاج امير.
ميم - فاء
فرصت دهيد گريه كند بي صدا ، فرات / با تشنگان بگويد از آن ماجرا ، فرات / گيرم فرات بگذرد از خاك كربلا / باور مكن كه بگذرد از كربلا ، فرات ...
مي نوش.
آب اين رهگذر خسته جاري در خاك * آسمانيست كه افتاده زماني بر خاك..*
مي نوش.
در عالم رؤيا ديدم شخصي سوار اسب است و مي گويد : من ابوالفضل العباس هستم آمدم حقي كه به ما پيدا كردي به تو بدهم . گفتم چه حقي ؟ فرمود :حق زحمتي كه براي آن پيرمرد كشيدي سپس اضافه فرمود و گفت :وقتي از خواب بيدار شدي به شهر ري مي رويم شخصي تو را بدون آنكه تو سؤال كني به منزل آقاي شيخ محمد تقي بافقي مي برد وقتي نزد ايشان رفتي به دين مقدس اسلام مشرف مي گردي