پيام
+
پاييز، بهــــــــــاريست كه عاشــــــق شده است....
مرصاد
89/7/14
حسين.م
پاييز بهاريست كه عاشق شده است....
طيبه♥علي
شعر از ميلاد عرفان پور
ساقي رضوان
عكسي موجود نيست!
شروق z_m
زرد است که لبريز حقايق شده است /تلخ است که با درد موافق شده است / شاعر نشدي وگرنه مي فهميدي / پاييز بهاريست که عاشق شده است
مي نوش.
عزيزم اونهايي كه فيلتر شكن دارن ميبينن
* سميه *
عكسسس
ساقي رضوان
به مام بده تا ببينيم پس!!!!
طيبه♥علي
جابه جا نوشتي عزيز تلخ و زرد رو!
شروق z_m
درستش کردم
حسين.م
خانم ساقيا توي فيد اون (همان)اضافيه ها!
طيبه♥علي
نه کلمه ي زرد و تلخ جابه جا است حقيقت است که تلخه
مي نوش.
ساقي رضوان تو نبين بدآموزي داره!بقيه هم نمي بينن؟
ساقي رضوان
بعد ميگه مگه زبونم چشه!!!!!!
مي نوش.
چشمم كردي ميگم چرا چندوقته موقع حرف زدن تو جلسه ها لكنت ميگيرم! ساقي خانم نميشه يه ماشاللهي بياري؟
مي نوش.
زرد است که لبريز حقايق شده است /تلخ است که با درد موافق شده است / شاعر نشدي وگرنه مي فهميدي / پاييز بهاريست که عاشق شده است
ساقي رضوان
چشمت كردم؟!؟!؟! اين زبون چشم خوردن داره؟!؟! بلا به دور!!!!
شروق z_m
نه اتفاقا زرد لبريز حقايق پر از تلخي درده !
مي نوش.
ساقي اگه من لكنت بگيرم ميام تهران باتفاق سيمرغ خدمت تو ميرسم!
ساقي رضوان
بيا خودمون به حسابت ميرسيم!
ساقي رضوان
باشه! سه تايي ميريم خدمتش ميرسيم! تازه به كويرم ميگم مياد!!! اوه اوه شروقم هست! ساقيا نياي بهتره!!!
مي نوش.
من يبار اومدم رفتم كهف الشهدا پاتوق سيمرغ اينا، روي ديوارشم اسم بر و بچ ولايت اينجا رونوشتم!ديگه هم تهران بيا نيستم ... ااينقدر اصرار نكنيد... فداي مشهدالرضــــــــــــــــــــــا
ساقي رضوان
ههههههههههه..ترسيد! ديدي پرنسس!؟!؟ بابا عكستو عوض كن !!!!!!!!!!!!!!!!!!
مي نوش.
فقط توي عالم مشهدالرضــــــــــــــــــــــا....
مي نوش.
من بيام يراست ميرم كهف هركي ميخاد منو زيارت كنه بياد اون بالا!
ساقي رضوان
اوه اوه! برو خب! من و كوير كه نميايم!
مي نوش.
نمي طلبم اصلا !
مي نوش.
زرد است که با درد موافق شده است/تلخ است که لبريز حقايق شده است / شاعر نشدي وگرنه مي فهميدي / پاييز بهاريست که عاشق شده است
*جهادي
تلخ است که لبريز حقايق شده است / زرد است که با درد موافق شده است/شاعر نشدي وگرنه مي فهميدي / پاييز بهاريست که عاشق شده است.اين شعر رو خيلي دوستش دارم
طيبه♥علي
تلخ است که لبريز حقايق شده است/زرد است که با درد موافق شده است / شاعر نشدي وگرنه مي فهميدي / پاييز بهاريست که عاشق شده است«ميلاد عرفان پور»
مرصاد
عجب!
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید