اصل 110، اصل ولایت فقیه (ولایت نیوز)

بسیج همان بیعت غدیری است

یکشنبه 89/9/7 3:25 عصر| اومانیسم، شجره طیبه، جنود شیطان، عملیات روانی | نظر

 در راستای طرح موج وبلاگی بسیج که با همت دوستان وب نویس از گرایشات مختلف سیاسی راه اندازی شد،من هم دیدگاه خودمو در مورد بسیج و کارکرد دینی اجتماعی و آرمانی اون نوشتم از دوست عزیزم پرنسس تشکر میکنم که منو باین موج دعوت کردند.

یکی از اساسی ترین مفاهیم نویی که با انقلاب اسلامی متولد شد و مانند بسیاری از مفاهیم انقلابی ما خاص تئوری نظام اسلامی است و در هیچ نظام دیگر سیاسی جهان ماهیت و اساس تشکیل آن نمی گنجد، مفهومی بنام بسیج است. البته منظور از مفهوم یا اندیشه نو، ناظر به زمان و مکان بروز آن یعنی مقطع فعلی و در برابر سیستمهای اجتماعی سایر مکاتب سیاسی جهان است وگرنه بسیج با همه جاذبه انحصاری بودنش در متن انقلاب اسلامی، چیزی جز آرمان اصیل تشیع نیست. این جمله قابل تامل است که "بسیج خلاصه و عصاره اندیشه یک شیعه در تعامل با نظام حکومتی ولایی است".

 و بسیجی بودن آسمان فرازی کردن (بر وزن گردن فرازی کردن، که هر دو واژه بشکل زیبایی متناسب با بحث است) در برابر اندیشه های مادی زده، انسان محور و دنیاطلب مدرنیته ،در بستر آموزه های اصیل شیعه است. این زاویه نگاه به بسیج ، آنقدر مصون از غلو و گویه اغراق آمیز در ذات خود است که شاید قطعیت همراه با آن در هیچ مفهوم اصیل دیگری که با استقرار نظام ولایی در این کشور ، در عرصه اجتماعی شکل گرفت ، وجود نداشته باشد.

 و باز آنقدر مصون از غلو و تقدس بخشی افراطیست که پیر مراد این مکتب و مقام جامع عرفان و برهان و قرآن در عصر حاضر، در وصف آن میگوید: از خدا میخواهم من را با بسیجیانم محشورگرداند...در بینش قرآنی امام خمینی این احیاگر ناب قرآن کریم در عصر حاضر، بسیج شجره طیبه حق در بستر خاک نام گرفت که هر آن باذن خدا میوه های رحمت و برکت میدهد و اینهمه نیست مگر بدلیل خاستگاه پاک و الهی و مقدس اندیشه بسیج، بنابراین ذات بسیج در بینش الهی تجلی دارد نه فقط در انقلاب اسلامی، بلکه این انقلاب الهی- قرآنی ایران است که بستر تحقق نوعی تعامل مکتبی بین انسان و نظام اسلامی را فراهم نموده است.

چرا که بسیج همان ملت انقلابی و پشتیبان نظام ولایی هستند .در همه عرصه ها و هرجایی که مسئولین کشوری نیاز به حمایت و یاری نیروهای مردمی داشته باشند بسیج وجود دارد؛ گاهی در جبهه نظامی علیه دشمن بعثی؛ گاهی در جبهه علم و دانش در دانشگاهها؛ گاهی در جهاد سازندگی و کمک به عمران وآبادنی کشوری که مردمش شایسته بهترین زندگیها و رفاهها هستند. نگنجیدن در یک وظیفه و تعریف خاص و نقش افرینی در همه عرصه ها ویژگی خاص بسیجی است. تنها در یک تعریف محدود است که خود کمال نامحدودی او را میرساند و آن نیروی آماده در موقعیت انجام وظیفه و تکلیف است، این تعریف برای تحقق ، نیاز به عشق دارد، با هیچ ابزار و وسیله ای نتوان یک انسان را در جامع شئون انسانی خود و در جامع اشتغالات از سخت تا نرم، از خاک تا افلاک ، از علم تا عرفان، از دین تا دنیا، تجهیز و آماده نگهداشت مگر به مدد ابزارعشق؛

 این بعد آرمانی وجود شیعه در همه ادوار بوده و این بعد نوین و دور از چشم انسان قرن بیستم محصور در سیطره جریانات باطل ،در ظهورات گوناگون آن مانند اومانیسم، امپریالیسم؛ لیبرالیسم ، صهیونیسم یهودی و صهیونیسم مسیحی و صهیونیسم اسلامی که همان وهابیت است، بوده است..

وقتی درخت نصرت الهی با خون دل مجاهدان و عالمان و صالحان و خون تن رزمندگان و باطل ستیزان از ورای قرنها سیطره ظلمت و سلطنت طاغوت، آبیاری شد و آرمان برپایی حکومت صالحان در پیروزی انقلاب اسلامی به تحقق پیوست آنهم درست در عصری که جنود شیطان سرمست و مسرور از فتح شئون انسانی، پرچم فتح را برفراز کره خاکی برافراخته مبارز می طلبید، ملکوتیان در مرگ معنویت به سوگ نشسته، و کافران قهقه سلطه سر داده بودند نسلی بپاخاست که به سبب بلوغ و رشد عقول و اندیشه هایشان ،در صدد عینی کردن شیاطین، برآمده مصمم شد زمینه تشکیل حکوت صالحان را در نقطه ای  بنام ایران، که سبب رشک و حسرت همه انسانهای مادی زده تحت سلطه طاغوتهای جهان، باشد فراهم کند. نسلی که نصرت حق را در پیروزی انقلاب اسلامی به تجلی نشاند، و پیروزی این انقلاب را آرمانی می دید، که موجب شروع یک نهضت و خیزش اصیل اسلامی و آرمان خواهی و منجی گرایی در سراسر جهان است،

این نسل همان تابعین از بیعت کنندگان غدیر بودند،

بسیجی دقیقا همان روح وفای به عهد غدیری در سروش ولاست ...همان ایثار و فداکاری و روح خدمت خالصانه به خلق، روح گذشتن از خود برای دیگران، نقطه مقابل تفکر اومانیسم انسان محورانه ونفس پرست حاکم در جهان، بود.

 ...بسیجی همان نفی خود برای بقای ارزشها و برای بقای خلق است. این چیزی جز ضدیت تام با همه نظامهای اجتماعی جهان که برمبنای اومانیسم و خردمحوری است نمی باشد.

 و همچنان برای همه دنیا معمای بسیج یک ملت توسط یک مکتب حل نشده باقی مانده است..

مکتبی که در ظلمت خاکی ماده پرستی و خودپرستی و سود پرستی و اصالت لذت، انسانی می آفریند از دبستان تا پیری برای دیگری جنگیدن .. برای دیگری آسودن ، برای دیگری دانش آموختن ..برای دیگری نفس کشیدن و البته در غایت کمال خود برای خداست که در راستای قرب خدا برای خلق متجلی میشود...اردوهای جهادی در تابستان هرسال، تنها یک مثال کوچک از عظمت روح ایثاری است که در بسیجی دمیده شده باید هم دنیا در صدد رازگشایی برآید که چه میشود که در بهترین ایام سال بلحاظ تفریحی و خلسه آرامش بخش روزهای سبز و خرم به خود پرداختن، جوانانی در بهترین سالهای پرشور جوانی عرم خدمت در بدترین شرایط آب و هوایی و محیطی ممکن...گاهی پشت گردنه های صعب العبور که هیچ نهاد مسئولی مخیله وجود حق زیستن در آن نقطه به ذهنش راه نمی یابد ... گاهی وسط کویری داغ که تنها داغی خاک ؛ مردمش را استوار و راسخ کرده . گاهی در وسط کوههای پوشیده از یخ و سرمای آذربایجان، بدیهی است این نیروی جوانی و ایثارگر ، برای تضادش با منفعت طلبی و عافیتجویی و سودگرایی غربی در تضاد تام با منافع قدرتهای جهان است و به نیکی دلیل اینهمه هجمه و حمله روانی و فرهنگی و آماج تیرهای تهمت و کینه بدخواهان علیه این نهاد مقدس را میتوان فهمید...چون شبکه طراحی شده بسیج در عین گستردگی آنقدر ساده است که کودک دبستانی صرف اراده کردن با مراجعه به پایگاه دبستان یا مسجد محل ، یک بسیجی می شود...بهمین سادگی... و بسهولت یک جوانه جدید بر روی شجره طیبه روییده است. و هر آن باذن خدا میوه میدهد... سپس آن عملیات روانی که به مدد ابزارهای تبلیغاتی و فعالیتهای تخریبی در همه شئون بجریان می افتد که جلوی چنین اتفاقی را سد کند، و با انواع شگردها و روشها مانع رویش یک جوانه کوچک دیگر شود، میتوان دید.و آنچه که امروز در جامعه از بسیج، از سویی نامی امید افزا برای محرومین و مستضعفین و اقشار بی بهره است و از سویی نامی هراس افکن و کینه افروز برای اقشار فرادستی که خود را صاحب همه مواهب و امکانات و تسهیلات می پندارند، بدرستی میتوان تحلیل کرد.و بدیهی است بیشترین برنامه ریزیها برای برخورد با این موج جوانه زایی از درخت بسیج با محوریت فرماندهی استکبار و مهره های ذینفوذ داخلی آنان در سالهای پس از دفاع مقدس را شاهد هستیم...تحرکاتی تلخ جهات تخریب این نماد آرمانی پاک حتی در قالب نفوذ عده ای بنام بسیجی و مخرب جایگاه این نهاد عزیز، ..!

با این همه باید گفت جایی که خمینی کبیر آروزی محشور شدن با بسیجیان را میکند در بیان شان و اصالت آن جز لااعلم چیز دیگری نباید گفت. اما بروز تفکر تا حقانیت تئوری آن گاه متفاوت میگردد که این نیست مگر به سبب یا اختلاف سلیقه ها در گردانندگان آن و یا همان عملیات روانی برای قداست زدایی از بسیج که بتواند بهر شکل ممکن مانع از گسترده شدن این شبکه اجتماعی در سراسر کشور و همه اقشار و گروهها شوند...اما الا ان حزب الله هم الغالبون