سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ادامه

سه شنبه 89/9/23 9:6 صبح| فتنه88، نیابت عام، ولایت طاغوت، غصب خلافت | نظر

روز هشتم محرم :

ادامه پست روز هفتم:

حسین علیه السلام با انتخاب و اختیار وارد این راه شدند نه جبر و تحمیل ... درسته که حدیث نبوی هست : که ان الله شاء ان یراک قتیلا...

3.اما این یک تقدیر تکوینی است تکوینا خدا میخاست عشق بازی و هستی بازی بنده اش را بیند و به ملائکه نشان دهد اما تشریعا این انتخاب و اختیار حضرت بود که به آن اراده الهی جامه تحقق پوشید. این نظر اهل سنت که تقدیر حسین ع شهادت بود و در این راه سرزنش و نکوهشی بر یزیدیان نیست،! شاید از بزرگترین انحرافات ایجاد شده در نهضت عاشورا باشد.

4.در باب مصداق حسین زمان و یزید زمان بعنوان جبهه حق و جبهه باطلدر عصر کنونی، بازهم تحرکات و غبارافکنی های جبهه باطل با همه قدرتش برای اختلاط حق و باطل شاهد هستیم.گویی در جامعیت حق مطلق که در حال حاضر ولایت فقیه هست و باین روشنی و نورانیت خداوند ولی المتقّین ، بر شیعیان عصر غیبت منت نهاده و چنین شاخص اصیل حقی را برایشان عطا کرده است، چه جای تردیدی هست؟ که اینهمه داد و قال و های و هوی برای شنیده نشدن ندای هل من ناصر ینصرنی او راه انداخته اند؟ هرچه امام خمین یو فقهای سابق و معاصر در کنف علم و معرفت و مجاهدات خود داشتند یکسره بر سر زنده نگهداشتن شعله ولایت گذاشتند تا به امت شیعه این واقعیت را بیاموزند که ولایت فقیه ادامه ولایت ائمه معصوم در عصر غیبت و ولایت ائمه نیز ادامه ولایت رسول الله و ولایت رسول الله همان ولایت خداست. اینکه قلمهای زهرآگین اتاق فکر فتنه و براندازی سالهاست می گویند ولایت فقیه مشروعیت ندارد در اصل ولایت الله را غیر مشروع میدانند و ادامه همان تفکر حسبنا کتاب الله که خلفای اول و دوم جهت غصب خلافت از امام علی علیه السلام پیاده کردند می باشد. کسی که ولایت را مخصوص ائمه می پندارد و در زمان غیبت امام به ولایت فقیه اعتقاد ندارد همان کسی است که ولایت را مخصوص نبی اسلام می دانست و امامت را بعد از ارتحال پیامبر اسلام نپذیرفت و چنین شد که ولایت طاغوت جای ولایت ائمه هدی (ولایت الله) را گرفت و انجه بر خاندان نبی مکرم و اهلبیتشان تا امام یازدهم از سوی امت جاری شد، نتیجه این تفکر بود. اکنون نیز که با مجاهدات چندین قرن علما و مجاهدان و صلحای شیعه، پرچم حق در زمان غیبت امام معصوم به دست نایب عام آن حضرت و فقیه جامع الشرایط افتاده همان زمزمه طاغوتی و یزیدی و شعاری شرک آلود ، را طراحی و دامن میزنند که ولایت خاص امام عصر عج است و در عصر غیبت کسی را یارای بدوش کشیدن نیابت ولایت امام زمان نیست! این توطئه و شعار در جای خود پیچیده در عین ضعف و بی اساسی، بزرگترین عامل ایجاد انشقاق و فتنه در جامعه اسلامی بود و بطور خزنده ریشه زده و در سال88 منجر به فتنه ای بزرگ شد. که تنها با زعامت و درایت ولی فقیه و حقانیت این راه پر ملال و خون دل و وعده نصرت الهی بود که در قالب عنایات خاص امام مهدی عج بر منتظران و صالحان و نایبش، خنثی و چشم فتنه کور گردید.الحمدلله علی ما هدانا

اما چه فتنه های بزرگتری در راه است و تا کجا ایمان و استواری امت شیعه در راه آرمان مهدویت به بوته امتحان گذارده میشود؟ ...الله اعلم...یا اباصالح مددی

اللهم اید امامنا الخامنه ای

 


فتنه 88

شنبه 89/9/20 10:9 صبح| فتنه88، حکومت سکولار، شعار الله اکبر، تومور سیاسی، افک، خواص مردود، تاریخ عاشورا | نظر

 

امروز 5محرم:

واقعا تا سال گذشته برای من حل نمیشد که چگونه عده ای سرتاپای وجودشان لبریز از دلیل و نور حقانیت و آنسوی میدان عده ای سرتاپای وجودشان،مهر باطل و خباثت و نکبت خورده، و تشنگی بخون سالار شهیدان از ذره ذره وجودشان در حال فوران،...

چگونه با اینهمه شاهد و حجت برای تشخیص و تبیین حقانیت یک جناح و بطلان جناح دیگر؛ باز هم آنسو راضی به خلق ننگ آلود ترین جنایت تاریخ بشری و اینسو غرق در انوار ولایی همراهی و تلازم با حجت خدا با آفریدن یک نیم روز حماسه اما به بلندای یک تاریخ؛ عشق و مرادنگی و استواری، در این جدال حضور و ظهور می یابند؟

فکر میکنم بجز من برای بسیاری از این نسل، که قدم به قدم تاریخ نگاری قیام سالار شهیدان را در کتابها و محافل و حلقه های عزای حسینی، خوانده و شنیده اند، این سوال همواره در یک صورت باطنی و خفیه، وجود داشته و مجال عینی و مجرای ملموس و شهودی برای به پاسخ نشستن و حقیقت روایی، نیافته بود.

می شنیدیم سر حسین علیه السلام بر روی نی قرآن خواند! می پرسیدیم :بسیاری از یزیدیان قاریان قهاری بودند...عمری با کتاب خدا زیسته بودند...کدام دیده است که از دیدن دلیل و معجزه ای باین عظمت خاشع نشود؟ کدام دل است که نلرزد؟ کدام قرآنخوانی است که بنگرد و بگذرد؟ بشنود و نندیشد؟ و مسلم و معتقد به کتاب خدا باشد و باز ستیزه کند و با خاندان اسیر ثارالله چنان کند تا کوفه و شام؟.....

می شنیدیم که حتی با طفل ششماهه هم سر ستیز بود؟ چون همه وحودشان آکنده از کینه علوی و بغض اولاد علی بود بغض و کینه ای که خرد و کلان و شیرخوار و جنگاور و دخترک خردسال و ...نمی شناخت.کینه ای که از شدت ظلمت فرقی بین رزم آور جنگی صف شکن ،با طفل گهواره نشین شیرخوار قائل نیست. هردو تیر زهرآلود سه شعبه ای مطلبد که درّان و برِّان ببرد و در یک ثانیه فرصت بخود آمدن ندهد.... هرچه می پرسیدیم آخر چرا؟؟؟ با کدام منطق جنگی در همه قرون و اعصار از آدم تا کنون در ملل و امم بدوی و سلفی تا مدنی و مدرن، جور است به کدام دلیل و سند امت یک پیامبر با فرزند رسول خدای خود، چنین حد بی نهایتی از توجش و جنایت میآفریند؟

  (در پرانتز از امام صادق علیه السلام روایت شده است که برای شیعیان ما همه آنچه در کربلا گذشته باز نگویید! (چرا که بخشی از آن سر و اسراری غیر قابل درک و تحلیل برای آیندگان و رازی بین بازیگر عشق و استاد عاشق پرور هستی است. جز خواص و ساکنین دیار سرالولایت نه کسی می فهمد و نه باید بداند))

   این نشان دهنده انست که عمق فجایع و جنایات بیشتر از انچه که در این 14 قرن برای شیعه نقل شده است می باشد... و این موضوع سوالات و چراییهای فوق را شدیدتر و پر رنگ تر میکند... نوعی استیصال نوعی حقیقت جویی تلخ و نوعی پرسش پرسوز کینه آلود، برمی انگیزد که چرا عده ای مسلمان و نه یهودی و نه کافر و مشرک و نه منکر بت پرست به این درجه از حق ستیزی رذالت بار میرسند؟؟

اینها و صدها پرسش حول محور چرایی رفتار کوفیان با سالار شهیدان واقعا تا سال گذشته از خلال سطور و متون تاریخ ، و نوای مراثی و مادحین راه بجایی نمی برد و بال زخمی اندیشه را تسکین نمی داد تا اینکه فتنه سال 88 بوقوع پیوست.

فتنه ای که هنوز عده زیادی از مردم و حتی خواص قدرت تحلیل بزرگی و پیچیدگی آن را ندارند و در موفقیت اهداف فتنه همین بس!

در این فتنه وسیع و پردامنه که سالها زیر پوست سیستم بیمار فکری و سیاسی برخی خواص و آگاهان عالم سیاست، رشد کرده و ملتهب شده و منتظر زخمی برای راه یافتن خون فتنه به بیرون و فرصتی برای ظهور و بروز بود و بهترین شکاف ممکن برای بیرون پرتاب شدن این تومور سیاسی حجیم و متراکم شده، عرصه انتخابات و دستاویزی اولیه فتنه گران به دروغ بزرگ تقلب (در قران بنام افک) نامیده شده است، بود. فتنه ای که باطل جلوه های حق را بخ نفع خودش شبیه سازی کرد.از سواستفاده از رنگ سبز و نام سید، و اهلبیت گرفته تا تناسب تنگ فکری و تئوری بین خود با شروع کننده نهضت یعنی امام خمینی به بهانه نخست وزیری امام بودن و .... و دهها مورد ضد و نقیض و در آخر با ولایت ستزی آشکار با انگاره بی اساسی چون نفی ولایت فقیه و مطلق بودن ولایت معصوم و ولایت امام زمان و ... که نمود آن در شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه در روز عاشورای پارسال و آتش زدن خیمه و پرچم حسینی و حمله به عزاداران و هیئتیها بدلیل اینکه این افراد از حامیان ولایت فقیه می توانند باشند و .... یا امثال سر دادن شعار الله اکبر در تجمعات یا شبها بر پشت بامها و یا استفاده ابزاری از نام سرداران شهید بزرگ انقلاب همچون باکری و همت و زاویه ایجاد نمودن بین خانواده ایشان با رهبری و نظام اسلامی و دهها ترفند اختلاط حق و باطل که مجموعا راه را بر درکها می بست وتحیر و ابهام و غبار بر جلوه های اصیل حق میانداخت.... باری این فتنه با همه جلوه های متنوع و رنگارنگ خود که هدفی جز تخدیر اندیشه ها و انحراف شعارهای اصیل اسلامی و انقلابی و در نهایت بدبین سازی مردم به نظام اسلامی و حکومت فعلی و حجیم نشان دادن جمعیت حامی ابطال انتخابات که در واقع بهمین ابطال نظام حکومتی اسلامی و ایجاد نظامی سکولار بود، نداشت..برای ما براحتی عرصه کوچکی از مصاف حق وباطل را به نمایش گذارد و بسیاری از سوالات بی جواب را در برابر چشمانمان ملموس و عینی ساخت....

برقراری ربط منطقی بین فتنه منجر به حادثه عاشورا و فتنه سال گذشته در روز عاشورا که منجر به ننگ آلود ترین شعار ممکن یعنی مرگ بر ولایت فقیه خیلی سخت نیست....خودتان قضاوت کنید!


پیوند‌ها