سفارش تبلیغ
صبا ویژن

باز هم دست باطل،‏ خود یاریگر حقیقت شد!

شنبه 89/2/25 10:14 صبح| اعدام گروهک پژاک، مصاحبه رهنورد، http://www.facebook.com/note.ph | نظر

جدیدترین موضع خوارج (زهرا رهنورد و موسوی) در برابر نظام اسلامی د رخصوص اعدام تروریستها و عاملین انفجار حسینیه کانون رهپویان و صال شیراز:


 زهرا رهنورد در رابطه با اعدامهای اخیر با نگارش یادداشتی سوالاتی را مطرح کرده و پرسیده است، آیا این اعدامهای شتابزده برای زهر چشم گرفتن از مردم در سالگرد بیست و دوم خرداد است؟ در این یادداشت رهنورد با ابراز همدردی با همه زنان داغدار و عزادار(مادران اعدامیون و عامیل انفجار حسینیه) آورده است: ای زنان دلیر و شجاع،در این غم و اندوه عظیم، در کنار شما هستم و بدانید که این خونها به بار می نشیند و پاداش هزینه سنگین داغ جوانان صبح آزادی و دموکراسی خواهد بود اما دریغ و افسوس از این همه ظلم حاکمیت بر ملت؛ ملتی که هیچ کس را ندارد جز خداوند عالم!


 


 

از قول اما معصوم داریم که خداوند دشمنان خودش را از احمقها قرار داده.....


اگر پیش از این کسی با استدلال باید این حدیث را برای ما ثابت میکرد و نمونه تاریخی و ....می آورد،‏الان با مواضع و اقدامات خوارج و (بت)نفس پرستان قدرت طلب ، که شهوت مهلک قدرت طلبی و ویژه خواری چشم و گوششان را محمکتر از ابوجهل ها و ابولهب ها بسته تا ناله های بلال و عمار و سمیه را در زیر شکنجه های سنگهای جاهیلت بت پرستان بر روی ریگهای داغ و سوزان حقیقت،‏ نبیند و نشنوند... حالا این ها محکمتر از صدها سال گشت و گذار تاریخی و استدلال  و مصداق یابی،‏ به آزادی و تحری حقیقت در این غبارهای کورکننده فتنه،‏ کمک میکنند....و به چشم خود می بینیم که این حماقت دشمنان دین خدا تا کجاست؟؟ تا آنجا که در جدیدترین موضع فریاد دادخواهی از تروریستهای قاتل مشتی کوک و جوان و دختر و پسر عزادار حسینیه رهپویان وصال شیراز سر میدهند ...همانها که تربیت شده منبر حسین علیه السلام و رهپوی وصال حضرت یار بودند ... و جرمی جز رهپویی وصالش وعزاداری مادر سادات نداشتند...14 جوان و زن و مرد بیگناه در حین عزاداری سوختند و به کشتی نجات سفینه النجاه پیوستند.... عاملان با افتخار اعتراف کردند و به مدد دعای مادر سادات به دام محکمه عدل نظام اسلامی افتادند..اما جنایت از روز روشنتر و خباثت و آدمکشی مشتی محارب سلطنت طلب؛‏ در کمال حیرت و ناباوری توسط خوارج و مردودان نظام، ‏تایید شد! وقتی حکم اعدام این قاتلان که با دعای شبانه روزی مادران و پدران داغدار شهدای بیگناه حسینیه و تلاش همخ جانبه و بیدریغ سربازان گمنام حضرتش،‏ شناسایی و دستگیر شده بودند، توسط موسوی و رهنورد و کروبی و حامیان غافلشان، محکوم شد،‏و همزامان جبهه شرک و کفر تماما این اقدام نظام اسلام یرا ضد حقوق بشری خواندند پیداست که آقایان د رکمال حیرت و شگفتی دارند بر طبل تکرار تاریخ علوی میکوبند و به مدد مواضع سرشار  از نفاق و کینه و بغضشان ،‏ خوشبختانه روز بروز از غبار و ابهام پیرامون حقیقت میکاهند و به شفافیت و وضوح حقیقت نظام اسلامی که شکست خوردگان جامانده از قدرت،‏سرسختانه در برابرش با همه توان ایستاده اند،‏ کمک میکنند.......


آخرین موضع رهبر خوارج نظام اسلامی،‏ موسوی :     


اعلام اعدام ناگهانی پنج نفر ازشهروندان کشور بدون آنکه توضیحات روشن کننده ای از اتهامات و روند دادرسی ومحاکمات به مردم داده شود شبیه روند ناعادلانه ای است که در طول ماه های اخیر منجر به صدور احکام شگفت آور برای عده زیادی از زنان ومردان خدمتگزار وشهروندان عزیز کشور ما شده است


ولایت فقیه،‏اجتهاد مصلحتی امام خمینی؟؟؟

یکشنبه 89/2/19 7:41 صبح| ولایت فقیه، اصل 110قانون اساسی، کتاب البیع امام خمینی، کتاب ولایت فقیه امام خمینی | نظر

گاهی شنیده شده میگن ولایت فقیه ابتکار امام خمینی و البته در راستای مصلح اندیشی اجتهادی ایشان برای سلب مشروعیت رژیم شاه و کسب مشروعیت برای تشکیل حکومت اسلامی و خلع سلاح همیشگی مخالفین بوده و ایشان اولین فقیه و مرجع شیعه اند که این نظریه را از اول داده پرداخته و به آن جامه عمل پوشاندند!

این شبهه الان در برخی محافل مطرح میشه تا بتوانند تاریخ مصرف برای ولی فقیه قائل شوند و بگویند حالا که شاهنشاهی ساقط گشته و سی سال از عمر نظام ولایی سپری شده و کارآمدی ولی فقیه تضعیف گشته است، بهتر است بگوییم ابتکار امام خمینی نیز نیاز به بازنگری و معاصر سازی دارد و قالبهای بهتری مطابق با نیاز فعلی جامعه و بین الملل باید برای حاکمیت ارائه گردد!

 در این راستا که در نوع خود حربه خوب و کارامدی هم در مبارزه با این اصل مترقی و رشد یافته و عزت آفرین شیعی محسوب شده و میشود؛ باید نگاهی یه تاریخ پویایی فقه شیعه داشته و نکاتی تبیین شود :

 ولایت فقیه یک فتوا یا قاعده من درآوردی از امام خمینی نبوده و قدمت این اصل مسلم مکتب شیعه حتی به زمان ائمه برمیگرده که نواب و نمایندگانی به بلاد مختلف اسلامی گسیل میداشتند که شیعیان بخاطر طاغوتی بودن حکومت و عدم امکان پرداخت وجوهات و ...به حاکم جور وغاصب؛ برای سهولت ارتباط با امام به نمایندگان و افراد اگاه و بصیری از سوی امام میپرداختند و به وسیله اونها با ائمه در ارتباط بودند. تمام علما و فقهای متقدم شیعه؛ مثل شیخ مفید، علامه بحرالعلوم،مرحوم طبرسی، مقدس اردبیلی، کاشف الغطاء،علامه مجلسی،علامه امینی و معاصر علامه بروجردی طباطبایی و بالاخره امام خمینی ره حلقه نهایی این عالمان بزرگ شیعه این اصل را جزء اساسی ترین و بدیهی ترین اصول مترقی فرهنگ شیعه نام برده و البته در مقاطعی بطور غیر مستقیم بدلیل جو حاکم و تقیه نسبی ، ضرورت تشکیل حکومت ولایی در عصر غیبت تاکید کردند ما چند بار به آثار این عالمان مراجعه کردیم؟اما بطور خاص امام راحل از سال 1322در کتاب کشف الاسرار خود،به اطلاق و گستردگی اختیارات ولی فقیه و همطرازی آن با اختیارت حکومتی پیامبر و امام معصوم علیه السلام اشاره کردند.کتاب ولایت فقیه ایشان در سال 1348 اثر کاملا انحصاری در باب حکومت دینی از منظر تشیع می باشد.و کتاب البیع (1350ه.ش)در نجف به چاپ رسیده حاوی مباحثی در باب ولایت فقیه است. 

 اصلا به اصل تقلید از مرجع اعتقاد داریم یا مثل اصلاح طلبان سکولار تقلید را کار میمون بدانیم؟(سخنرانی در همدان، سال78) و یا مهدویت کجای تفکر شیعه است ؟آیا این انقلاب حتی وقوع و کیفیتش و سرنگونی حکومت طاغوت، در احادیت وارده از امامان معصوم در آخرالزمان پیش بینی نشده؟ علت عدم تشکیل این نوع حکومت از اول عصر غیبت تا عصر فعلی بجز در سی سال پیش هم در اقلیت بودن و در تقیه بودن شیعه بوده وقتی شیعیان با حاکمان سنی مذهب روبرو بودند؛ وقتی از منابر جرئت پخش اشهد انّ علیا ولی الله در هیچ جای بلاد اسلامی نبود که در عصر صفویه مذهب رسمی ایران شیعه شد و برای اولین بار این اشهد سر داده شد، وقتی بلوغ سیاسی مردم، یعنی همان اقلیت پراکنده و خائف و خفه شده در زیر تیغ ظلم در حدی نبود که بتوان از ولایت فقیه حرف زد, و قرنها وجهه همت عالمان مثل امینی و مقدس و طبرسی و بحرالعلوم, اثبات حقانیت شیعه و مباحثات سنگین کلامی و اعتقادی بر روی مذهب تشیع و بحث خلافت و ...بود؛ چطور میشه انتظار داشت هنوز پله اول را طی نکرده و اصل و ماهیت را ثابت نکرده به بحث سنگین سیاسی و حکومت بپردازند؟ زعامت دینی شیعه همه تلاششان در حفظ و حراست از کیان مرجعیت شیعی صرف میشد. بلوغ سیاسی شیعه در قرن اخیر و حتی سالیان سال پس از تشکیل حکومت شیغعی صفوی شکل گرفت.صفویه هم مثل بقیه سلاطین از موضع قدرت وارد معرکه حاکمیت شدند نه مجاهدانه و از موضع اعتقاد به حقانیت شیعه؛ اما چون مذهب اجدادی آنها شیعه بود و عشق و ارادت مردم ایران به ائمه و اولاد آنها امامزادگان مقدس و ... را می دیدند، شیعه را از تقیه خارج کرده و رسما مذهب شیعه را بعنوان مذهب کشور اعلام کردند.وجود تعداد زیادی هموطن سنی در ایران با دیدن رویه شاهان صفوی بر خلاف روش سلاطین قبلی مبنی بر سرکوب و تبعید و تهدید و کشتن مذهب مخالفشان؛ باعث استقبال آنها به شیعیان شد؛

بهرحال بحث حکومت ولایت فقیه به بلوغ و بصیرت شیعیان، نیاز داشت سایر عالمان سلف فقه جعفری و شیعی را پویا و بالغ کردند و با آثار و قلم و اجتهاد فراوان، بلوغ و غنای شیعی را وسعت داده و به نسل آخر الزمان سپردند.بی شک ما رشد یافته ترین ملت بودیم و توان و ظرفیت پذیرش این نوع حکومت که حکومت الله است را داشتیم و اکثریت به آن رای دادند.چرا بجای شکر گزاری و ادای دینت به این دستاورد مجاهدتها و خونهای هزارن هزار شیعه و عالم و فقیه قرنهای گذشته دارید بهش بی مهری میکنید و آ نرا مزاحم اهداف و مقاصدتون می بینید؟ بجای کمک کردن به این نقطه روشن و بی بدیل تاریخ سراسر خون شیعه که نقطه امید همه مستضعفان جهان و نقطه آغازین آمال و آروزی منتظران حکومت عدل مهدی عج الله تعالی ...بوده و هست اینگونه می تازید؟ وقتی مرجع مسلم عالیقدر شیعه امام خمینی را اینگونه غرق درخطا و اشتباه میپندار (برخی مخالفان) از یک انسان معمولی مثل عبدلله گل یا نوری مالکی یا هر زمامدار دیگه ای انتظار دارید دین و دنیای مردم را بنحو احسن تا رسیدن به نقطه کمال انسانی اصلاح کنه؟ بعد هم اصرار بر عدم مشکل داشتن با اصل دین و اسلام رو دارید؟ و میگید ما با اسلام مشکل نداریم.!نه جانم اتفاقا اصل و اساس و همه مشکل شما اسلامه.اما خائفانه و در تقیه دارید انکار میکنید چون اکثریت قاطع ملت مسلمانو شیعه و تابع ولایتند و برایش جان میدن و مسلما شما جنگ با ملتی چنین عاشقی نمی تونید بکنید مگه با فریب و نیرنگهای کهنه  ومدرن...

والسلام علی من  اتبع الهدی 

 



 


همت مضاعف با همایش عملی نمی شود

یکشنبه 89/2/12 8:10 صبح| سال همت مضاعف، همایش، روز کارگر | نظر

«همت مضاعف، یعنی همت برای رسیدن به قله و این هدف نیز با حرف و تمجید به دست نمی‌آید، بلکه نیازمند ورود حقیقی به میدان کار و ابتکار است»؛  این جمله بخشی از سخنان رهبر انقلاب در دیدار چند روز پیش جامعه کارگران با ایشان است؛ جمله ای که به خوبی استراتژی تحقق شعار «همت مضاعف، کار مضاعف» را مشخص می‌کند.

به گزارش «تابناک»، در حالی که رهبر انقلاب در دیدار چند روز پیش کارگران با ایشان با بیان جمله بالا به خوبی ترسیم نمودند که تحقق شعار امسال، نیازمند ورود حقیقی و مبتکرانه به میدان کار و تلاش است و این مهم با سخن و تمجید میسر نخواهد شد، متأسفانه از نخستین روزهای سال جدید، شاهد برگزاری همایش‌ها، سمینارها و نشست‌هایی با موضوع «همت مضاعف، کار مضاعف» هستیم؛ موضوعی که هرچند تازگی ندارد، استمرارش آفتی است که تنها به هدر دادن بیت‌المال منجر خواهد شد.

بنا بر این گزارش، با توجه به اینکه برگزاری همایش، نشست یا سمینار در سطح شهرهای کوچک و متوسط تا کلان شهرها و در ابعاد منطقه‌ای و ملی تا بین‌المللی به فراخور مخاطبان و میزان تبلیغات و... از دست‌کم چند میلیون تومان تا حداکثر چند صد میلیون تومان هزینه ایجاد می‌کند، می‌توان دریافت که مثلا در سال «اصلاح الگوی مصرف»، اگر دست‌کم صد همایش و فراخوان مقاله و سمینار و نشست و .. برگزار شده باشد، چندین میلیارد تومان هزینه بابت چنین رویدادهایی می‌شود که تجربه ثابت کرده است پس از پایان روز برگزاری، این که در آن مراسم چه گفته شد و آنچه گفته شد، چه تأثیری باید در بهبود فرایندها داشته باشد، به بوته فراموشی سپرده می‌شود.

اما جالبتر اینکه وقتی رهبر انقلاب آشکارا تحقق «همت مضاعف، کار مضاعف» را با سخن و تمجید میسر ندانسته و راه دستیابی به آن را ورود حقیقی به میدان کار و ابتکار بر می‌شمارد، اکنون ـ که تنها چهل روز از آغاز سال 89 می‌گذرد ـ بیش از بیست همایش و نشست با موضوع یاد شده از سطح شهرستان‌ها تا سطح ملی برگزار شده است. بواقع، آیا فرایند معیوب پیگیری شعارها و برنامه‌های ملی در نظام از راه برگزاری همایش و سمینار و امثالهم پایانی نخواهد داشت؟

اصولا موضوعی به این روشنی، چه نیازی به همایش و سمینار دارد؟ مگر غیر از این است که باید با ایجاد انگیزه، بها دادن به تولید، جلوگیری از ورود بی‌رویه محصولاتی که بازار و کسب و کار را در کشورمان به ورطه سقوط می‌برد، در پی «ورود حقیقی به میدان کار و ابتکار» باشیم تا «همت مضاعف برای رسیدن به قله» معنا پیدا کند؟

مگر «همت مضاعف، کار مضاعف» غیر از این است که امکان رقابت جوانان این مرز و بوم را برای ورود راحت‌تر به عرصه رقابت با دیگرانی که در بازار کسب و کار با داشتن رانت‌های سیاسی و اقتصادی فعالند، فراهم سازیم؟ به نظر نمی‌رسد، این شعار غیر از این باشد که شرایطی فراهم سازیم تا ارزش کار و اثرگذاری آن در اقتصاد ملی، بهتر لمس شود که نتیجه‌اش جزم شدن عزم‌هایی است که در بسیاری از مواقع به سبب ناآگاهی از اهمیت کارشان تلاش لازم را ندارند؟

«همت مضاعف، کار مضاعف»، جز این نیست که بازار را چنان تنظیم کنیم که کشاورز وقت کاشت و داشت محصولش غم برداشت نداشته باشد و از فروش مناسبش مطمئن باشد و چیزی غیر از این نیست که تلاش کنیم تا رونق به صنایع کوچک و بزرگی که با هجوم کالاهای بی کیفتی کشورهایی چون چین از رونق افتاده اند به آنها برگردد.

به یقین، لازمه تحقق «همت مضاعف، کار مضاعف»، برگزاری همایش‌های کلیشه‌ای نیست، بلکه لازمه‌اش فراهم ساختن فضایی است که کارگر و کارمند با دیدن نظام شایسته سالاری و سلامت اداری و اقتصادی و همچنین داشتن امنیت شغلی، با شور و شعف به انجام بهتر کارش بیندیشد.

جدای از اینکه برگزاری ده‌ها همایش از سطح محله و شهر گرفته تا شهرستانی و استانی و ملی هزینه‌های چند میلیاردی بی‌فایده‌ای بر بیت‌المال بار خواهد کرد، سبب خواهد شد تا مدیران و مسئولان با برگزاری یک یا چند همایش و سمینار، دیگر گمان کنند رسالت خود را برای عمل به شعار سال به انجام رسانده‌اند.

اکنون کافی است با جستجویی ساده در فضای مجازی، تنوع و تکثر همایش‌ها و سمینارهایی را که با نام «همت مضاعف، کار مضاعف» برگزار شده یا در حال برگزاری است، ببینید و محاسبه کنید با این روند تا پایان سال چند ده همایش دیگر با چند صد میلیون و یا چندین میلیارد تومان بودجه از بیت‌المال برگزار خواهد شد.
جالب اینکه با جستجوی «اصلاح الگوی مصرف»، می‌توانید به چند صد یافته برسید از همایش اصلاح الگوی مصرف در فلان دهستان یا همایش بین‌المللی و جالبتر آن که همه برنامه‌ها نیز از سوی نهادهای دولتی برگزار شده و کمتر نشانی از نهادهای خصوصی یا گروه‌های مردمی دیده می‌شود؛ اما دریغ از اینکه گزارشی ببینید که به صورت واقعی و استانداردسازی شده و نه شعاری، از میزان اثرگذاری چنین همایش‌هایی در «اصلاح الگوی مصرف» (شعار سال پیش کشور) سخن گفته شده باشد.

البته برگزاری همایش و سمینار برای به اشتراک گذاردن تجربه‌ها و یا تبادل دستاوردهای جدید، امر نکویی است که به نظر نمی‌رسد درباره موضوعی که به اندازه کافی روشن است، کاربردی داشته باشد، بلکه باید در پایان سال آن هم نه در قالب همایش و سمینار، بلکه با بهره‌گیری از رسانه‌های جمعی، به ویژه صدا و سیما، با ارایه گزارشی از رشد شاخص‌ها در راه تحقق شعار سال، مردم را از نتایج آن آگاه ساخت.


پیوند‌ها